-
543
پنجشنبه 11 آبان 1396 12:39
من زیر انبوهی از برگهای پاییزی و تلنباری از غصه ها تجزیه می شوم دیگر زاده نخواهم شد دیگر زاده نخواهم شد دیگر ...
-
542
سهشنبه 9 آبان 1396 11:24
من اناری هستم که پاییزش را دوست ندارد!
-
541
یکشنبه 16 مهر 1396 09:24
وقتی می پرسن ویکندت چطور بود، یاد بگیر با چار کلمه بگی "ممنون، واسه شما چطور؟"
-
540
پنجشنبه 13 مهر 1396 08:58
در صبح های زود روزهای سرد، برخی مردم تمایل زیادی به خواب دارند. من به مرگ.
-
539
چهارشنبه 12 مهر 1396 10:36
دختران ماه پیشانی ماهتان پرنور دور بمانید از من گ* پیشانی!
-
538
دوشنبه 10 مهر 1396 08:54
لعنت به هر روزی که شروع هفته است. چه خوب است که اینجا صدای پرنده می آید.
-
537
پنجشنبه 6 مهر 1396 09:18
اشکهایم را پاک می کنم. یک رژ خوشرنگ چشمگیر می زنم که به لبخند مصنوعیم بیاید و کار را شروع می کنم.
-
536
سهشنبه 28 شهریور 1396 11:43
لب طاقچه عادت از یاد من یکی که رفته سهراب جان! تو رو نمی دونم؟!
-
535
سهشنبه 28 شهریور 1396 11:33
وقتی دروغ میگویی: خـــــوبـــــــم!
-
534
سهشنبه 28 شهریور 1396 08:44
No problem with the mortality It's its brutality that makes it unbearable!l . . (life)
-
533
دوشنبه 27 شهریور 1396 00:53
با سرعت وحشتناکی با صورت دارم می روم توی دیوار پاییز.
-
532
شنبه 25 شهریور 1396 02:02
یادم نمی آید دقیق کجا بود؛ رحم مادرم یا یکی از جعبه های یخچال سردخانه. فقط می دانم از آن خاطره هاست که هیچوقت از یاد آدم نمی رود: سیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاهی
-
531
پنجشنبه 23 شهریور 1396 08:45
امروز روز پسورد اشتباهی وارد کردنمه. هرجا باید پسورد وارد می کردم عوضی تایپ کردم! علاوه بر اون از اون روزاس که هی میرم به همه با انرژی صبح بخیر میگم و دوست ندارم یه گوشه قایم بشم.
-
530
دوشنبه 20 شهریور 1396 08:54
بعد از 13 ساعت کار به پیجامه نخی زرد چهارخانه ام که بعد از یکبار شستن از آنچه که بود کوتاه تر شد، پناه می برم و از خستگی نمی توانم جز از گوشه تخت تکان بخورم. آنقدر خسته که حوصله باز کردن جعبه رسیده از دیجی کالا را ندارم. تا صبح از خستگی نمی توانم پلک بگذارم و آه ای دوشنبه لعنتی که از راه رسیده ای !!! خوابم می آید!
-
529
یکشنبه 19 شهریور 1396 10:30
نیازمند یک حب ارگوتامین سی !
-
528
یکشنبه 19 شهریور 1396 09:43
صبح است کافیا قدحی پر قهوه کن
-
527
چهارشنبه 15 شهریور 1396 11:20
پاهایم به زمین وصل است و سرم به آسمان چیزی همچون نخی باریک سرم را روی تنم نگه داشته بیم سر بر باد رفتنم هست
-
526
چهارشنبه 15 شهریور 1396 10:45
من مرض قند دارم دیروز فهمیدم که من و تعدادکثیری از هم نسل های من یه مرضی داریم که چای رو فقط با قند می تونیم بخوریم. نه شکلات، نه خرما و چیزمیز خشک، نه گز و نه ... من اسم این مرض رو مرض قند میذارم!
-
525
دوشنبه 13 شهریور 1396 12:21
در محل کار جدید همه مدام از هم تشکر می کنند. مدام به هم احترام می گذارند. من بزودی قاطی می کنم و یاتاقان می زنم!!!
-
524
سهشنبه 31 مرداد 1396 16:01
اون لحظه ای که می بینی یه پل زیرگذر که معمولا خیلی شلوغه، خالی خالیه و کلش واسه خودته... حس خوب کوچولوییه.
-
523
چهارشنبه 25 مرداد 1396 10:09
وسواس فکری چی میگه؟؟؟؟ بزن تو گوشش
-
522
جمعه 16 تیر 1396 03:56
این کن یاک لعنتی جوری دریچه دل ٱمها را باز می کند که نمی دانی خوبست یا بد؟! تخلیه روانیست یا سر باز کردن زخمی قدیمی و کهنه؟! ... فقط می دانی که بغض است و بغض است و بغض...
-
521
جمعه 26 خرداد 1396 17:31
وقتی فقط یک پیک تک توی سینی هست یعنی ... زیادی خورده ای ... گه را می گویم
-
520
یکشنبه 21 خرداد 1396 11:34
بهار دروغیست که به ما گفته اند تا زمستان را تاب بیاوریم
-
519
یکشنبه 21 خرداد 1396 11:30
باید راه بروم راه بروم راه بروم تا به تو برسم نبش هشتاد و سومین سلول خاکستری ام همانجا که مربوط به لبخند است همانجا که مرگ اتفاق افتاد
-
518
پنجشنبه 4 خرداد 1396 12:58
فینوباربیتال
-
517
پنجشنبه 4 خرداد 1396 00:49
به روم نیار
-
516
چهارشنبه 3 خرداد 1396 13:53
دیشب عمو سبزی فروش بدون اینکه من خواسته باشم، در پلاستیک خریدم کلم بروکلی گذاشته است. آیا این یک پیغام عاشقانه است؟!!
-
515
سهشنبه 26 اردیبهشت 1396 19:31
-چرا این دختره با تو اینجوریه؟! -چون نمی تونه با من بخوابه !
-
514
یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 10:40
از خوشبختی های الکی مردی را میشناختم که هربار میگرن زنش عود می کرد، شروع به خیانت می کرد. خوب شد شوهر ندارم.