اسپرسو نیمه شب

اسپرسو نیمه شب

تلخ با طعم اسپرسو (کاغذ کاهی و خودکار مشکی سابق)
اسپرسو نیمه شب

اسپرسو نیمه شب

تلخ با طعم اسپرسو (کاغذ کاهی و خودکار مشکی سابق)

508

حالم ناخوش است . تمام سیگارهای دنیا را هم که بکشم افاقه نمی کند.

507

چقدر خنده دار می شود منکه الان دارم این نوشته را می نویسم، فردا مرده باشم. که اگر باشم، جان مادرتان رمانتیک و درام و ملودرامش نکنید. من فقط مرده ام و این خنده دار است. لبخند بزنید.


بامداد سی فروردین نود و شش

3:30

506

وبلاگم هم مثل زندگی ام خالی از سکنه ست!

سکنه-فرندلی نیستم.

505

رستگاری با مورفین

504

به تنهایی عادت می کنی

به سکوت عادت می کنی
به تلخی عادت می کنی

به تلخی سیگار

به تلخی قهوه

به درد هم.

چقدر عجیب است که همسایه دیوار به دیوار

از خانه شان صدا می آید

مهمانی ست.

به صداهای دیگر نامانوس هم

عادت می کنی!

503

غریبه به بیمارستان می بردت

آشنا می گویدت "مواظب خودت باش" 

502

شادی ای برای قسمت کردن با شما ندارم. همه اش درد است.

هرررری

502

شاید این درد تقاص نعمت زوالی من است!
(پارادوکسنوشت)

501

وقتی درد می کشی

زمان لعنتی نمی گذرد

نمی گذرد

نمی گذرد

500

مرده تو ترافیک هیزی می کرد و بالاخره خودشو رسوند کنار ماشینم. اشاره کرد شیشه رو بدم پایین. شیشه رو دادم پایین، یه نگاش کردم. یهو شروع کردم به احوالپرسی خیلی گرم و صمیمی.
"عه خوبین شما؟ سال نوتون مبارک. خانم خوبن؟" با قیافه مردد و هاج و واج جواب داد. دوباره گفتم" خیلی خوشحال شدم دیدمتون. به خانم سلام برسونید". گفت"همچنین.حتما" گازشو گرفتم رفتم. یارو رفت تو خودش گره خورد که این کی بود؟! از قیافش معلوم بود متاهله لاشی!!!!

نه هفت تا

498

وقتی برای از ته دل گریه کردن

احتباحج به شش شات داری!

497

آنقدر درین کوچه ما باز ببارد

تا بغض به چشمم گل اندوه بکارد

496

سردرد

دوش

سینما

با این سردرد باید دوش بگیرم و خودم را به سینما و بلیطی که گرفته ام برسانم.

495

اندر احوالات کتری سی صد هزار تومانی

یک کتری خریدم سی صد هزار تومن که قیمتش ربطی به چیزی که می خواهم بگویم ندارد، بلکه به ترکیه ای بودن و جنس چدنی اش ربط دارد. کتری از همین معمولی هاست که شیر دارد. روی درش دو سوراخ تعبیه شده که به هنگام جوش آمدن آب، بخار از آنجایش بیرون بزند. هنگامی که آب جوش می آید، بخار از هر درز و دورزی که فکر کنید بیرون می زند، جز همان دو سوراخ. هر بار که این صحنه را می بینم روبرویش می ایستم، می خندم و می گویم "خنگ سی صد هزار تومنی!"

494

ساعت خوابید و من بیدارش نکردم.

چند روز بعد بیدار شد

و در زمان دلخواهش به زیستن ادامه داد.

493

-تو چرا انقد بد دهن شدی؟

-مار خوردم، اسهال شدم. اینام تراوشات اسهالی روده بزرگمه. سوال دیگه ای هم داری؟

492

از روزهایی که با ابر بی باران شروع می شوند خوشم نمی آید.

از روزهایی که تاریک شروع می شوند خوشم نمی آید.

491

اینجا هی باران می آید

اما ردپای تو ازین کوچه پاک نمی شود

490

تو را ازین دنیای کثافت لعنتی بیرون می کشم
می برمت توی ذهنم

آنجا به یک جنتلمن تبدیلت می کنم

و همانجا نگهت می دارم.

دیگر این بیرون به تو نیازی ندارم.

489

بهار می آید

که تو

باز

بروی

488

چقدر دلگیر است از خواب بیدار شوی و هوا تاریک باشد...آی لعنتی ...

487

چای و سیگار بین کار کردن آنهم از نوع خانه تکانی جور دیگری می چسبد.

486

این یه هنره که بدونی کی خفه شی!