واسه رانندگی تو این شهر از کوچه های یک طرفه بدم میاد. همیشه یه بیشعوری پیدا میشه که کوچه رو خلاف بیاد و اینقدر هم پررو باشه که حتی کنار هم نگیره و اعصاب منو بهم بریزه.
-حالت چطوره؟
-عمر من مرگیست نامش زندگانی.
-اوه اوه ! داغونیا.
-دست باد پاییزی، نشکفته پرپرم کرد.
-بیام پیشت حالت بهتر میشه.
-تو دروغاتم قشنگه.
-خدافظ.
-از برت دامن کشان ...
اینجا رو زمین ابرهاواسه ما آسمونن. وقتی تو هواپیما نشستیم می فهمیم که نمیشه رو هیچی حساب کرد. رویای آسمونمون یه توهمه.
نفسم تنگ است. باید بیشتر در خودم فرو بروم... حالم ازینکه خسته ام بهم می خورد. ...این بغض کوفتی
واسه کسی که هر لحظه دنبال بهانه میگرده تا از دستت عصبانی بشه خودتو تو زحمت ننداز که چیزیو توضیح بدی به امید اینکه درکت کنه.
وقتی قیافت شبیه گوشت کوبیدس، تره اضافی نخور.
این کارخونه های تولید لباس زیر با خودشون چی فک کردن دفتر چهل برگ می زنن اون کنار تو شرت؟ مثلا آدما بیکار شدن اونو بکشن بیرون مطالعه کنن؟!!! یا واقعا هدف همون آزار رسوندن بدنه؟
این چیزا مثه کف شاشه.نمیشه روش حساب کرد.
فرشته ها دارند میمیرند و تمام می شوند. فقط آدمها مانده اند و شیاطین که به هم منتقل می شوند.
سخت است منتظر خبر بشینی که آیا دوستت خودکشی کرده یا نه. زنده س یا نه؟!
با دوست ساکن خارج بعد مدتها گپ و گفتی می زنم. از روزمره هایمان می گوییم. از سردرد، از صبحانه، از آدمها. می گوید بخاطر صبحانه خوب یک هتل داوری یک جشنواره را قبول کرده و می خندیم. برای سردردهای مداومم چای زنجفیل توصیه می کند و با دقت طرز تهیه اش را توضیح می دهد. چای را چند لحظه پیش سرکشیدم و از طعمش لذت بردم. سردرد به کنار.
تمام سیگارهای دنیا برای امشبم کم است.
فشار افتاده را چه کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خفه شو و به کسی پیغام نده .... فقط خفه شو... پیلیز
بعنوام کسیکه دوسوم بدنش مایعه، به طراحی سیستم بدن انتقاد دارم: آیا واقعا مثانه باید حجمش چس مثقال باشه؟ واقعا؟ آیا؟
اسب
لعنت به خستگی که یه سیگار اینقدددد بگیرش!
تا صبح را با آلبوم جدید متالیکا سر می کنم.
مــَـرد: بگو لا اله الی الله.
جماعــــت: لا اله الی الله.
مــُــرده: دِ ... دست از سرم بردارید دیگه!
کاش می شد به زندگی خندید