اسپرسو نیمه شب

اسپرسو نیمه شب

تلخ با طعم اسپرسو (کاغذ کاهی و خودکار مشکی سابق)
اسپرسو نیمه شب

اسپرسو نیمه شب

تلخ با طعم اسپرسو (کاغذ کاهی و خودکار مشکی سابق)

60

من سالهاست که از تو آبستنم

و کودکان تو هر شب

از چشمانم سقط می شوند !

59

وقتی کسی می میرد ... که نباید می مرد ...

تـــــــــــــعــــــــــــــــادل به هم می ریزد ...

به هم می ریزیم ...

به هم می ریزم ...

58

مـــــــــتـــــــــــوجـــــــــه شــــــــــــدم کــــــــــه "تو خفه شو ! هپی اندینگ فقط واسه تو نیست"

57

با الف می ریم سینما "دوران عاشقی". به نسبت فیلمهایی که در مدت زیادی در سینما دیدیم فیلم خوبیست. در طول فیلم من از گرسنگی مدام غر می زنم و هر صحنه فیلم که غذا نشون می ده-که زیاد هم هست-  زمین و زمان رو فحش بارون می کنم. ساعت دوازده و نیم فیلم تموم می شه. از در که بیرون می ریم تازه متوجه می شیم که ماشین رو درست جلوی در پارک کردم.  به هم نگاه می کنیم و پق می زنیم زیر خنده ."الی دیرت نمیشه بریم یه جا یه چی بخوریم؟ خیلی گرسنمه" موافقت می کنه و بدون اینکه جای خاصی تو ذهنمون داشته باشیم به خیابونی می ریم که شیش هفت تا رستوران کنار هم داره. قرار می ذاریم از اولی شروع کنیم بپرسیم کدوم یکی غذا داره و اگه هیچکدوم نداشت بریم خونه. اولی اسمش نوستالویچه . وارد می شیم. گارسن سرش رو روی میز گذاشته و خوابیده. پسر جوونی از پشت صندوق سرش رو بالا می آره.

 "آقا غذا دارید؟"

"بله بفرمایید، درخدمتیم" خوشحال می شینیم دوتا ساندویچ شنیتسل سفارش می دیم با سیب زمینی. سیب زمینی های داغمون که می رسه موزیک قدیمیش رو هم بلند می کنه. روی دیوارش کلی عکسهای قدیمی ه. کلی کیف می کنیم و می خندیم. به الف می گم "الی! چقد برنامه های یهویی بیشتر میچسبه! بیا تو برنامه هامون این یهویی هاشو بیشتر کنیم" می خنده و با سر موافقت می کنه.

56

مرد پای اجاق گاز چیزی توی ماهیتابه می پخت.دود و بوی فراوان. روی میز یک کاسه ماست و خیار و نعنا بود. در کنارش دو پیک کوچک، یک بطری نیمه پر و چند ظرف و لیوان و نوشابه و چیپس. صدای کم موزیک -از لابلای سروصدای جِلِز و وِلِز چیزی که مرد می پخت- به گوش می رسید " ... امشب مثل هر شب اختیارم دستته، نگی نگی مستی بَسّـِــتِه..." زن با تاپ قرمز رنگ و شلوار جین بسیار تنگ جلوی میز توالت کنار هال رژ لب می زد. با همان لبهای غنچه شده پرسید "هانی ! تـِــستیکـِـل ها نپخته هنو؟" مرد با حالتی مستاصل گوشش را به سمت زن گرفت "چی میگی؟! نمی فهمم "

"هیچی بابا ! میگم این خا** های جناب گوسفند نپخت؟!"

55

انگار که همه مرده اند !

54

می پرسد : میشه آشنا بشیم؟

با تعجب و عصبانیت نگاهش می کنم.

با دلخوری می گوید: یه سواله دیگه. کجاش عجیبه؟!

می گویم: اینکه قبلا هم این سوال رو از من پرسیدید و یادتون نمیاد !

53

عصر جمعه و سالروز درگذشت محمد نوری، آهنگ لالایی ش و فرانسوا دولاک ...

دل نترکونم  خوبه !

52/1

یاد می گی رم که وقتی تنهایی میرم سینما اول برم دستشویی و بعد پاپ کرن پنیری بخرم که مجبور نشم با ظرف پر از پاپ کرن برم توی دستشویی و وقتی میام بیرون و همه با تعجب نیگام می کنن سرمو بندازم پایین!

52

تنهایی رفتم سینما. سیانس یازده. خوب بود. فکر نمی کردم راحت باشم که بودم . حتی اون آقا ترسناکه که قبل ورود توجهمو جلب کرد و بعد ورود دیدم کنار صندلی خالی ای که برای خودم گرفتمه، هم اونقد ترسناک نبود. طفلی بیشتر فیلمو خوابید.

51

,وقتی شمعهای روی کیکت بیشتر از کل خاطرات خوش زندگیت می شود ...

50

این پنج سال دوم این دهه مختص تموم کردن کارهاییه که توی پنج سال اول شروع کردم،  باشد تا رستگار شوم !

49/1

سه یا چهار نفر از دوستان یادشون بود و تماس گرفتن و من ازینکه خیل آدمایی که الکی فقط از روی پیغام یادآوری شبکه های اجتماعی از سر رفع تکلیف پیغام میذاشتن کم شده خوشحالم !  از یادآوری چهره دوستانی که یادشون بود لبخند می زنم ...

49

باید امشب مست می بودم   ...

48

خب این چه وضعیه ؟؟؟  من دعای بارون می کنم، اون بالا سیل میاد. من الان از خودم شرمنده شدم که . خب حتما باید آدرس بدم تا دُرُس بباری ؟؟؟!