اسپرسو نیمه شب

اسپرسو نیمه شب

تلخ با طعم اسپرسو (کاغذ کاهی و خودکار مشکی سابق)
اسپرسو نیمه شب

اسپرسو نیمه شب

تلخ با طعم اسپرسو (کاغذ کاهی و خودکار مشکی سابق)

327

از مُشک سخنگو خوشم نمیاد !

.

326

چقدر حوصله هیچکس را ندارم!

چقدر خسته ام!

325

پخش زنده گوسفند

پخش گوسفند زنده

324

آگهی خرید عضو
مادری هستم بعد از سی سال استخوانهای پسرم به دستم رسیده.

برای بهبود حال پسرم دنبال چند عضو سالم و جوان هستم.

.

323

چشمانم باز نمی شوند. بدنم و پیشانی ام داغ اند.می لرزم. انگار که دیشب یکبار مرده ام.

322

این درد خیلی حقیقی است و این زخمها علیرغم گذشت سالها خیلی تازه اند. مثل ترکشی می ماند که از جنگی ناخواسته در بدنم مانده باشد و هربار چیزی نزدیک قلبم میشود از درون منفجرم می کند. به حرفهای دکتر کاف فکر می کنم ... 

حرفهای دکتر بیهوده است، دردها و زخمهای من بیهوده است، زندگی بیهوده است ...

321

وقتی چشمهایم را می بندم زمان بصورت خطی حرکت نمی کند

320

دومین روز میگرن ... دارم یواش یواش به کلینیک فکر می کنم!

همکار زنگ می زند که بیاید ببردم کلینیک. تشکر می کنم و رد می کنم. ته دلم گرم می شود.

مشت دوم قرص از صبح... باید کمی دراز بکشم ... آره ...

319

صبح چشم که باز کردم انگار که از زیر آوار بیرون آمده باشم کوفته بودم...
آخر دیشب دنیا آوار شد بر سرم...

318

***دنیای سیاه و سفید***
سیاهی هایش همه روی زمین و
سفیدی هایش در آسمان دست نیافتنی

317

من زمینگرد و زمین می نگرم
تو هوایی و سرت با دگران گرم تر است

316

سرم گرم

دلم سرد

آه و نفسم مرده ترین است!

315

روزهای کاری از شدت ایستادن در کلاس واریس می گیرم و چنین روزهای تعطیلی از شدت نشتن و دراز کشیدن زخم بستر!

314

هرچی سنگه مال پای خنگه !

313

چقدر حالم خوش نیست ... چقدر تعادلم باز بهم ریخته ... چقدر باران می آید ... چقدر با حال من همخوانی دارد ...

312

خط اول من بودم و نقطه چین ...
خط دوم تو بودی و علامت سوال؟

بی شماره

یادداشت جدید

محض احساس موفقیت کردن!

311

از معدود موفقیتهای زندگیم همین یادداشت شماره فلان هست که بلاگسکای بعد از انتشار بهم اعلام می کنه و من احساس غرور می کنم!
یادداشت شما "فلان" با موفقیت منتشر شد.

310

وقتی با کاغذ دیواری اتاقم اوقات خوشی را سر می کنم ...
چه اهمیت دارد کسی از نوک دماغش آنرا سفره می خواند؟!

مهم تنها مهمان جشن تولدم است که همان کاغذ دیواریست !

309

یه نیمرو ساده با محبت می ارزه به هزار تا غذای خفن که با منت تهیه بشه! نه؟

308

"این روزها اگر من به هر دلیلی مردم، این مرگ مرا بمنزله خودکشی تلقی کنید"
این یادداشتی بود که از جیب آقای شوخ بعد از تصادف پیدا کردند و وکیل آقای مست از آن برای تبرعه موکلش از قتل و پرداخت دیه استفاده کرد!