"زندگی ام را شبها از دهان بالا می آورم و روزها همان حجم را شیاف می کنم"
"این روزها اگر من به هر دلیلی مردم، این مرگ مرا بمنزله خودکشی تلقی کنید"
ادامه...
دو صبح میخوابم. شش صبح بیدار میشم. هرچی با تخت و بخت کلنجار میرم دیگه خوابم نمی بره. بلند میشم قهوه درست می کنم سیگار می کشم و دوش می گیرم تا یه روز دیگه رو رسما شروع کنم.