اسپرسو نیمه شب

اسپرسو نیمه شب

تلخ با طعم اسپرسو (کاغذ کاهی و خودکار مشکی سابق)
اسپرسو نیمه شب

اسپرسو نیمه شب

تلخ با طعم اسپرسو (کاغذ کاهی و خودکار مشکی سابق)

127

نمی دانم فصل چندم داستانم را می نوشتم که یواش یواش متوجه شدم قهرمان داستان نیست. هرچه بین خطوط را گشتم اثری ازش نبود که نبود. قهرمان داستان من یک شب بی خبر و یواشکی به داستانی دیگر رفته بود. داستانی که نه سر داشت و نه ته، از آن داستانهای چیپ درجه سه و چهار. من ماندم و یک داستان نصفه و یک قهرمان فراری. اما قهرمان فراری که دیگر قهرمان نمی شد. اینطور بود که نوشتن داستانهای بی قهرمان را شروع کردم و من این موفقیت را مدیون قهرمان فراری داستان نیمه کاره ام هستم.
اینها جملات خانم نویسنده هنگام دریافت جایزه ادبی ادبیات بی قهرمان بودند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد