"زندگی ام را شبها از دهان بالا می آورم و روزها همان حجم را شیاف می کنم"
"این روزها اگر من به هر دلیلی مردم، این مرگ مرا بمنزله خودکشی تلقی کنید"
ادامه...
در معصومانه ترین دوران کودکی ام، کلاغی به من آموخت که دل نبندم. وقتی اسباب بازی ام را با خودش به آسمان برد تکه ای از من را با خودش برد. آن کلاغ سیاه پیر اسباب بازی من را لازم نداشت و این فقط درسی از زندگی بود که من هیچگاه نیاموختم!