می دانم دلیل احوالپرسی های یکهو بعد اینهمه سال تند تند و هر هفته چند بارش چیست. می دانم دلیل تبریک روز معلم یکی به تاریخ ایران یکی به تاریخ بین المللی اش چیست. می دانم دلیل اینکه یک شب اصرار می کند که دارد می رود خرید و آن عطر من که در ایران نیست را بخرد بگذارد کنار تا هروقت برگشت برایم بیاورد چیست. می دانم، ازش دوری می کنم. می فهمد و بیشتر به این کارهایش اصرار می کند و اینکه با مهربانی های مثلنی اش شرمنده ام کند و این بیشتر اعصابم را خورد می کند.